آیلارآیلار، تا این لحظه: 16 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره

ماه من

چطوری بگم دوستت دارم ؟

      چطوری بگم دوستت دارم؟     1- دست بچه ات را بگیر ، اوراباخودت به آشپزخانه ببر   و بعد  ازظهرت رابا   پختن کیک و شیرینی در کنار او سپری کن. 2- بچه ها تمام مدت درحال یادگیری از دنیای اطراف خودهستند. بیشتر کودکان ازسوارشدن به   اتوبوس  یا مترو ذوق می کنند.اگر می  خواهی زیاد دست و دلباز باشی ،بچه ات راسوار قطار یا هواپیما کن واورا به مسافرت ببر. 3- برای تفریح و سرگرمی فرزند کوچکت ،هدیه ای کوچولو ،مثل یک سوت یا یک آب نبات را در جعبه ای بزرگ کادوپیچ کن و ب...
20 مرداد 1391

غیبت

سلام سلام ببخشید که غیبت داشتم.ولی بالاخره بعد یه مسافرت ویه تاخیرطولانی دوباره اومدم و کلی عکس و خاطره آوردم. ...
8 اسفند 1390

مادر و دختر 1

برای صمیمانه ترین ،هیجان انگیزترین ودوست داشتنی ترین ارتباطی که تاکنون داشته ای ،آماده باش. ازهمین حالا شروع کن .مادری باش که همیشه می خواستی.منتظرنشو او هجده ساله شود. این حقیقت رابپذیر که اودختر کوچولوی باباست.اززمانی که درگهواره بود،این را می دانست. ممکن است نتوانی تصورکنی که او راترک کنی و به سر کار بروی.همه مادران چنین احساسی دارند. درک کن طبیعی است که در ابتدا در طول شب پنجاه بار به اوسربزنی. فعلا فراموش کن که قبلا آراسته وسبک ازخانه خارج می شدی.این روزها دیگربدون کالسکه ،ساک بچه ،صندلی بچه،کهنه ی بچه،خوراکی،اسباب بازی ومواد ضدعفونی کننده بیرون نمی روی. به زودی شروع به تربیت او می کنی.این کار هیجان انگیز است....
2 آبان 1390

کودکان آنگونه زندگی می کنند که آموخته اند

اگر کودکی با انتقاد زندگی کند                              می آموزد که محکوم کند   اگر کودکی باعناد و دشمنی زندگی کند                  می آموزد که بجنگد   اگر کودکی با ترس زندگی کند                                 می آموزد که بهراسد ...
1 آبان 1390

مادر و دختر

مادرش باش ، نه بهترین دوستش . اجازه بده با رویاهای خودش زندگی کند . اوراوادار نکن با رویاهای تو زندگی کند . زنی قوی وبا اعتماد به نفس باش . همسر خوبی باش . توچگونگی ارتباط آینده اش را با مردان شکل می دهی . آگاه باش هدفت این نیست که برای همیشه مرکز زندگی اش باشی . اورا به سوی زندگی مستقل سوق بده. ...
19 مهر 1390

لباس فرم

امروزصبح با آیلارم رفتیم و لباس فرمشو از مهدش گرفتیم.فراموش کردم بگم امسال آیلار میره پیش 1 و ازاین بابت خیلییییییییییییییییییی خوشحاله.وارد مهد که میشیم کلی ذوق میزنه همه جا سرک میکشه هر دودقیقه یکبارم میاد و از مامان جونش سر میزنه که فرار نکنه آخه قربونش بشم تاحالا هیچ وقت بدون مامان جایی نمونده . ...
28 شهريور 1390

روز تولد آیلار از زبون بابا جون

درسحرگاه یک روز آرام؛ درگرگ و میش یک تولد ،درتحیریک طبیعت ،درتبسم یک دلهره درچشمان تو،درپیاده رویی سرشار از بوی دوستت دارم ،بانگاهی نگران وامیدوار به آینده وبازگشت از اطاق عمل ،قدم زنان رفتی و من باخودم گفتم "زندگی "چیست؟ بعد ازمدتی.......یک قطره شبنم رابه دستم دادند و گفتند: نگاه کن ،به درونش بنگر وپاکی ومعصومیت راببین . این است "زندگی "     دخترم تنها آرزویم سلامتی وخوشبختی ات درتمام لحظات عمر زیبایت وبهترین و قشنگترین آرزوهای دنیاست که لایق تو باشند برایت از یگانه خالق تعالی که تورامرواریدو گوهریک دانه زندگی ام کرده خواهانم . ...
27 شهريور 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ماه من می باشد